تصمیم گیری با محوریت داده ها

 چگونه می توان تصمیم هوشمندانه تری برای رشد کسب و کار گرفت؟ همه تصمیم ها بر پایه داده های ما شکل میگیرد، فیلم هایی که می بینیم، متن هایی که می خوانیم، صوت هایی که می شنویم و حتی محصولاتی که خریداری می کنیم

رشد تولید اطلاعات، به طور چشمگیری در حال افزایش است و این موضوع تاثیر گذاری بسزایی در تصمیم گیری افراد دارد. همه داده های مرتبط با مشتریان مهم هستند، ولی بسیاری از شرکت ها از این داده استفاده نمی کنند. نکته اینجاست که شما می توانید از این دادها استفاده بهینه داشته باشید.

در این مقاله می خواهیم به شما بگوییم چطور کسب و کار شما می تواند از این داده ها استفاده کند و تصمیم گیری بهتر انجام بدهد. برای اینکار باید یک فرآیند 5 مرحله ای را پیش ببریم.

تصمیم گیری مبتنی برداده چیست؟

تصمیم گیری مبتنی بر داده ها یک استراتژی موفق برای  اتخاذ بهترین تصمیمات تجاری است. در این مدل شما باید داده ها را جمع آوری کنید و آنچه از گذشته تا کنون رخ داده را بررسی کنید و با تجزیه و تحلیل برای آینده برنامه ریزی و تصمیم گیری کنید. این روال بسیار بهتر از تصمیم گیری مبتنی بر احساسات و تفکرات بدون پشتوانه است. شرکت هایی که اینگونه عمل می کنند معمولا در تصمیم گیری هایشان موفق ترند.

چطور می شود از تصمیم گیری مبتنی بر داده بهره برد؟ در تجارت همیشه عنصری به نام ریسک وجود دارد. ولی تصمیم گیری مبتنی بر داده میزان ریسک در تجارت شما را تا حد زیادی کاهش می دهد.

برای مثال فرض کنید شما در حال برنامه ریزی برای شروع فروش آخر سال هستید، پیشنهاد می کنیم به جای اقدام ابتدا بررسی مورد مشابه در زمان مشابه را انجام دهید. بررسی ویژگی های محصول، ویژگی های مشتریان و استقبال آنها و سایر مسائل می تواند در نوع تصمیم گیری شما موثر باشد.

به عبارت ساده تر ابتدا بر اساس داده هایی که جمع آوری کرده اید تحلیل کنید و سپس شروع به کار کنید. این به معنای تصمیم گیری هوشمندانه در کسب و کار است. به طور معمول این شیوه تصمیم گیری باعث کاهش هزینه های شما نیز خواهد شد. بیش از 90 درصد از شرکت های موفق اعلام نموده اند که تصمیم گیری های داده محور کمک بزرگی به رشد آنها داشته است.

برای چه نوع تصمیماتی می توانیم از تحلیل داده ها استفاده کنیم؟

امور مالی: مقرون به صرفه ترین تصمیمات مالی تجاری خود را با تحلیل داده های گذشته تا حال را در حوزه استخدام، خرید تجهیزات، تبلیغ محصول بگیرید

رشد: برای جلوگیری از توقف و سکون چه کار می کنید؟ وفاداری مشتری را چطور بهبود می بخشید؟ چه ویژگی های جدیدی کسب و کار شما را بهبود می بخشد؟

بازاریابی و فروش: کدام کانال تبلیغاتی بیشترین بازخورد دارد؟ کدام فعالیت های فروش بیشترین سود را دارند؟

خدمات مشتری: مقرون به صرفه ترین راه برای رسیدن به پشتیبانی مطلوب مشتری کدام است؟ از چه روش هایی می توان زمان بهینه تری برای ارائه خدمت به مشتری ارائه کرد؟

نحوه استفاده از داده ها در تصمیمات تجاری: قبل از تجزیه و تحلیل باید به جمع آوری داده ها و اطلاعات بپردازید. گلوگاه های داده ای را بشناسید و داده های آنها را ذخیره کنید. فقط ذخیره داده مهم نیست، درست و منسجم و قابل جستجو کردن داده ها مهم تراست. دربسیاری از موارد دیده شده داده های ذخیره شده قابلیت استفاده کردن را ندارند. بنابراین به این نکته مهم توجه کنید.

در اینجا یک فرآیند 5 مرحله ای برای استفاده از داده های کسب و کار ارائه می کنیم:

1- اهداف خود را اولویت بندی کنید

از هر جایی که می خواهید شروع کنید باید نقطه شروع با اهداف تجاری شما منطبق باشد. بنابراین اول از خود بپرسید به چه اهدافی می خواهید دست پیدا کنید؟ سپس آنها را اولویت بندی کنید. برای مثال شما قصد دارید رشد سالیانه در حوزه فروش دیجیتال داشته باشید. قاعدتا در چنین شرایطی باید به فکر استفاده از نرم افزار هایی مرتبط با فضای مجازی باشید. در صورتی که هدف شما فروش حضوری بیشتر باشد قطعا باید از نقطه متفاوتی شروع کنید.

2- داده های مربوط را پیدا و قابل ارائه کنید

وقتی می خواهید مشکلی را حل کنید یا تصمیمی اتخاذ کنید مشخص کردید نیازمند داده ای هستید. بنابراین باید راه دستیابی به داده  مرتبط را شناسایی کنید.

در اینجا یک کلمه خیلی مهم جلوه می کند. کلمه "مرتبط"!!!

نباید ساعت ها وقت خود را برای جمع آوری داده های غیرضروری هدر دهید. فقط داده هایی را ذخیره کنید که مناسب هدف شما هستند.

می توانید داده های مرتبط را در منابع مانند:

-نرم افزار CRM

-تحلیلگر یا آمار سایت

-ابزارهای شبکه اجتماعی

-بازخورد های مشتری

یافت کنید. هر کدام از این موارد کاربردی دارند و بنا به هدف شما ابزاری برای جمع آوری داده هستند. اخرین گزینه یعنی بازخورد مشتری بسیار مهم است زیرا تقریبا بیش از نیمی از شرکت ها از این داده ها برای اتخاذ تصمیم بهتر بهره می برند.

3- نتیجه گیری از داده ها

به تاریخچه داده هایی که ذخیره کرده اید توجه کنید و سعی کنید الگوی خاص تولید داده را بدست  آورید. فکر نکنید داده های شما هیچ الگویی ایجاد نمی کنند، قطعا وقتی داده ای درست ذخیره می شود الگویی مرتبط با هدف شما در خود نهفته دارد. برای مثال: اگر در حوزه خدمات مشتریان داده ای دارید واکنش ها و بازخورد های مشتریان را در زمان های مختلف سرویس گیری بررسی کنید. در این صورت می توانید گلوگاه های نارضایتی را شناسایی کنید  و به الگویی درست در رابطه با سرویس دهی خود برسید. در واقع شما باید در داده ها جستجو کنید تا متوجه شوید آیا به نتیجه دلخواه خود رسیده اید یا خیر؟

در این بررسی ممکن است متوجه شوید:

• باید میزان زمان انتظار مشتریان را در ثبت درخواست کاهش بدهید
• یا اینکه از سرویس پیک داخلی برای کاهش هزینه ها استفاده کنید
• یا اینکه در پست های شبکه های اجتماعی از رنگ ها و صدا های بهتری استفاده کنید
• حتی شاید نتیجه بگیرید نحوه ذخیره داده ای جدیدی داشته باشید

و بسیاری دیگر....

حال تصور کنید برای هر واحد سازمانی یک رویکرد داده محور داشته باشید، حتما درک کرده اید که چرا کسب و کارهایی که اینکار را انجام می دهند موفقتر هستند

4-استراتژی خود را برنامه ریزی کنید

ابتدا هدفی که می خواستید را مشخص کردید. سپس برای شروع داده های مورد نیاز را ذخیره کردید و بعد داده ها را تحلیل می کنید. حالا نوبت تصمیم گیری و اجرای آن است.

نکته مهم در این مرحله داشتن تصمیمات مشخص و منسجم برای آنچه باید انجام شود و اینکه در کجا و چه زمانی باید انجام شود. همچنین چرا این تصمیم اتخاذ شده است و نتیجه مورد نظر از اجرای این تصمیم چیست؟

این یعنی تدوین استراتژی دقیق برای رسیدن به هدف بر مبنای تحلیل داده های موجود. ساده است ولی به شکل شگفت آوری موثرمی باشد.

5- نتیجه را اندازه گیری کرده و دوباره شروع کنید

تصمیمات شما اتخاذ و اجرا شده است. اما این به معنی اتمام تصمیم گیری نیست. به داده هایی که جمع آوری کرده اید و بر اساس آن تصمیم گیری کردید نگاه کنید. پس از اجرای تصمیم به داده های جدید جمع آوری شده نگاه کنید و سوال زیر را پاسخ دهید:

آیا با توجه به تصمیمی که از تحلیل داده ها گرفتید به نتیجه یا هدف دلخواه خود رسیده اید؟ اگر پاسخ این سوال بله بود تبریک می گوییم و خیلی هم عالی، واگرنه اصلا ناراحت نباشید، چون الان می دانید که چه کار نباید انجام دهید !!! و این به همان اندازه مهم است که بدانید دقیقا چکار می کنید!!!

به جمله ادیسون مخترع لامپ توجه کنید: "من هیچگاه شکست نخورده ام، فقط ده هزار راه یافته ام که به نتیجه نمی رسید"